خاطره ناگفته از همسر شهید احمدی روشن
 
منجی

 

سر قبر نشسته بودم …

باران می آمد. روی سنگ قبر نوشته بود: شهید مصطفی احمدی روشن ….
از خواب پریدم.
مصطفی ازم خواستگاری کرده بود، ولی هنوز عقد نکرده بودیم.
بعد از ازدواج خوابم را برایش تعریف کردم.
زد به خنده و شوخی گفت : بادمجون بم آفت نداره…
ولی یه بار خیلی جدی ازش پرسیدم که :کی شهید می شی مصطفی؟ مکث نکرد، گفت : سی-سالگی …
باران می بارید شبی که خاکش می کردیم…


آپلود عکس رایگان و دائمی

نظرات شما عزیزان:

شهاب الدین
ساعت20:04---11 دی 1392
تاکی دل من چشم به در داشته باشد/ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد/آن روز که میبستی بار سفرت را/گفتی به پدر هر که هنر داشته باشد/باید برود,هرچه شود گو بشو و باش/بگذار که این جاده خطر داشته باشد/باید بپرد هر که در این پهنه عقاب است/حتی نه اگر بال و نه پر داشته باشد/رفتی و من آن روز نبودم,دل من هم/تا با تو سر سیر و سفر داشته باشد/برگرد سفر طول کشید ای نفس سبز/تا کی دل من چشم به در داشته باشد...

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







درباره وبلاگ
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان منجی و آدرس monji92.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان



نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 165
بازدید دیروز : 6
بازدید هفته : 197
بازدید ماه : 991
بازدید کل : 166258
تعداد مطالب : 182
تعداد نظرات : 63
تعداد آنلاین : 1



آپلود عکس رایگان و دائمی